– «همیشه وقتی به اون روز فکر میکنم، یه چیزی توی گلوم گیر میکنه… کاش میشد برگردم و یه جور دیگه رفتار کنم…»
– «بیایم برگردیم. همینجا، همین حالا. این صحنه رو دوباره بساز. تو بازیگرشی… ولی این بار، نقش رو هم خودت مینویسی.»
سایکودراما تئاتریست که نه روی صحنه، بلکه روی صحنهی جان ما اجرا میشود.
درمانی پرشور که با استفاده از عناصر نمایش و ایفای نقش، به انسان اجازه میدهد تجربههای گذشته را بازآفرینی کند، حال را بفهمد و آینده را تمرین کند.
در سایکودراما، هر فرد بازیگرِ زندگی خویش است؛ با فرصت دوبارهای برای گفتن، دیدن، و شنیدن چیزی که شاید سالها سرکوب شده باشد.
در سایکودراما چه میگذرد؟
در فضایی امن و ساختارمند، مراجع داستانی از زندگیاش را انتخاب میکند و آن را با همراهی درمانگر و سایر اعضای گروه روی صحنه میبرد.
او نقش خودش را بازی میکند و دیگران نقش کسانی را که در آن رویداد حضور داشتهاند.
کلمات، احساسات، بدن و فضا به هم میپیوندند.
مراجع میتواند گفتوگویی ناتمام با یک عزیز از دسترفته را کامل کند، با والد درونش آشتی کند، یا حتی خودش را از بیرون تماشا کند؛ همآغوش با حقیقتی که سالها پشت دیوار سکوت پنهان مانده.
ابزارهای سایکودراما
پروتاگونیست (قهرمان داستان): فردی که روی صحنه زندگیاش را بازی میکند.
کارگردان (درمانگر): کسی که فضا را هدایت میکند، مرزها را نگه میدارد و ایمنی گروه را تضمین میکند.
ایگو کمکی: اعضایی که نقش دیگر افراد زندگی قهرمان را بازی میکنند.
صحنه: فضایی فیزیکی که به دنیای درونی تبدیل میشود.
چرا سایکودراما مؤثر است؟
بدن و ذهن را همزمان درگیر میکند: سایکودراما فقط گفتوگو نیست؛ بدن، احساسات، حافظه و خیال، همگی با هم وارد صحنه میشوند.
این جامعیت، باعث میشود تغییر عمیقتر و ماندگارتر اتفاق بیفتد.
فرصت تجربهی دوباره، با انتخابی تازه: سایکودراما امکان بازنویسی تجربههای تلخ را فراهم میکند.
میتوان «نه»ای که هرگز گفته نشد را بر زبان آورد، یا در آغوش کسی گریست که هرگز فرصت خداحافظیاش نبود.
شفا از طریق دیدهشدن: حضور تماشاگرانی همدل، فرصتی است برای پذیرفتهشدن و شنیدهشدن.
گویی هر صحنه، قطعهای از روان را به نور میآورد.
گفتوگویی خیالی از دل یک سایکودراما
– «بابا… چرا هیچوقت نگفتی دوستم داری؟ چرا همیشه ترسیدم ازت؟»
– (ایگو کمکی در نقش پدر، با سکوتی سنگین ایستاده.)
– «فکر میکردم منو نمیخوای…»
– (کارگردان مداخله میکند): «حالا جای پدرت باش. این بار تو حرف بزن.»
– (مراجع در نقش پدر): «نمیدونستم چطور نشون بدم… خودم هیچوقت نشنیده بودم که دوستم دارن…»
لحظهای از آگاهی، همدلی و رهایی.
درست در جایی میان بازی و واقعیت، درمان اتفاق میافتد.
کاربردها و مزایا:
مناسب برای پردازش سوگ، تروما، تعارضات خانوادگی، روابط آسیبدیده
افزایش خودآگاهی، قدرت ابراز، اعتماد به نفس و ترمیم رابطه با خود و دیگران
امکان استفاده در گروهدرمانی، زوجدرمانی یا حتی جلسات فردی با تکنیکهای خلاقانه
منابع علمی معتبر:
- Moreno, J. L. (1946). Psychodrama
- Karp, M., Holmes, P., & Bradshaw Tauvon, K. (Eds.). (2005). The Handbook of Psychodrama
- Blatner, A. (2000). Foundations of Psychodrama