– «همیشه که میخوام نزدیک کسی بشم، یه ترس مبهم میاد… یا فرار میکنم، یا همهچی رو خراب میکنم.»
– «اگه اجازه بدی، همینجا و همین حالا، با هم نگاه میکنیم ببینیم پشت این ترس، چه احساسی پنهان شده…»
– «نمیدونم… شاید خشم. یا غم. نمیدونم… فقط میلرزم.»
ISTDP – رواندرمانی پویشی فشردهی کوتاهمدت (Intensive Short-Term Dynamic Psychotherapy)
رویکردیست که با تمرکز بالا، در زمان کم، به اعماق دفاعها، هیجانها، و تعارضهای ناهشیار نفوذ میکند.
در این درمان، نقطهی شروع، همیشه «اینجا و اکنونِ رابطه با درمانگر» است.
رفتارها، مقاومتها، مکانیسمهای دفاعی و حتی سکوت مراجع، بهعنوان مسیرهای ورود به زخمهای نادیده گرفته میشوند.
درمانگر نه تفسیرگر صرف، بلکه شریک فعال در مواجهه است.
او با دقت و صراحت، مقاومتهای روان را شناسایی و مهار میکند، و فضا را برای رویارویی تدریجی با هیجانات سرکوبشده (مثل خشم، عشق، غم، ترس) فراهم میسازد.
ISTDP چگونه کار میکند؟
بر اساس روانتحلیلگری کلاسیک و نظریه دلبستگی بنا شده، اما با تأکید بر درمان فعال، زمانبندی دقیق و هدایت هدفمند.
فرض بر این است که بسیاری از علائم روانی، نتیجهی دفاع در برابر هیجانات سرکوبشده و تعارضهای حلنشدهی گذشته هستند.
با کمک درمانگر، فرد از پشتِ مقاومتهایش عبور میکند تا به احساسات واقعی و آزادکنندهاش دست یابد.
این تجربهی هیجانی عمیق، تحول در بینش، ارتباط، و حتی علائم جسمی و روانی را ممکن میکند.
ISTDP درمانی برای فرار نیست، برای روبرو شدن است.
نه برای گفتنِ صرف، برای تجربهی دوبارهی چیزیست که سالها دفن شده.
گفتوگو درونروانی در ISTDP
– «هر وقت بخوام خشمم رو حس کنم، یه حالت گیجی میاد سراغم…»
– «اون گیجی، دفاع توئه. بیا با هم نگهش داریم. ببین پشتش چی پنهانه…»
– «خشم… خیلی شدید… ولی همزمان دلم میخواد بغلش کنم… دلم براش تنگه.»
– «دقیقاً اینجا جاییه که درمان شروع میشه: وقتی خشم و عشق در یک قاب ظاهر میشن.»
ISTDP درمانیست برای جانهایی که میدانند گرهها تنها با گفتن باز نمیشوند، باید حسشان کرد، لرزید، گریست، و با شجاعت از میانشان عبور کرد.
منابع علمی معتبر:
- Davanloo, H. (1990). Unlocking the Unconscious: Selected Papers of Habib Davanloo
- Abbass, A. A. (2015). Reaching Through Resistance
- Frederickson, J. (2013). Co-Creating Change
- ISTDP Institute & ISTDP Canada